بهروزنامه — شماره ۲۵
ری-استارت؛ این بی فایده است
سلام!
خوبید؟
از آخرین بهروزنامه‌ای که دریافت کردید تقریبا بیشتر از هفت ماه گذشته. اینکه چرا متوقف شد رو همه میدونیم؛ این که چرا اینقدر دیر برگشت رو اما اگر شد سر فرصت توضیح میدم. اگر هم فرصت نشد، خیلی مهم نیست؛ مهم اینه که برگشته (یا لااقل داره سعی میکنه برگرده).
یه سلام ویژه هم به همه اون حدود ۲۰۰ نفری که توی مدت نبود من مشترک بهروزنامه شدن! خیلی خوش اومدین! امیدوارم پایدار باشید و باشیم و اینا.
اگه دارید این رو میخونید، بالاخره «برگشتن» انجام شده، اما برگشتن، «موندن» رو تضمین نمیکنه. برگشتن لازم بود، اما موندن برای من مهمتره. یه هفته پست کردن، دو هفته غیب شدن خیلی بیخوده. هم برای من، هم برای همه اونایی که بهروزنامه میخونن.
اما این موندن چجوری اتفاق میوفته؟ نمیدونم این جمله دقیقا از کیه، ولی خب به نظرم درسته:
هیچکس برای هیچی زیادی درگیر نیست؛ همه‌اش به اولویت‌ها بستگی داره.
من بهروزنامه رو دوست دارم و از نوشتنش لذت میبرم؛ از ننوشتنش هم ناراحت میشم. ولی باید برای ادامه دادنش دلیل قانع کننده داشته باشم تا بتونم به اولویت تبدیلش کنم. این نوشتن‌ها، کم وقتگیر نیست؛ وقتی که اگر روی چیز دیگه‌ای گذاشته میتونه تاثیرگذارتر باشه. کار فرهنگی خوبه‌ها، ولی خب باید امرار معاش هم کرد!
نمیگم بهروزنامه باید از امروز درآمدزا باشه، ولی باید در چشم اندازش درآمدزایی هم باشه، وگرنه نمیتونه اولویت قرار بگیره؛ لااقل در حال حاضر.
این مقدمه به این معنی نیست که بهروزنامه قراره پولی بشه یا قراره محتواش بره واسه فروشی شدن و تبلیغ گرفتن و اینا… فعلا میخوام از همین امکانات ساب استک (که پایین راجع به جدیداش بیشتر توضیح میدم) استفاده کنم و ببینم چقدر ازش حمایت میشه.
برای همین، امکان خریدن اشتراک بهروزنامه رو فعال کردم. نسخه پولی [لااقل فعلا] قرار نیست محتوای بیشتر یا متفاوتی با نسخه رایگان داشته باشه، پس نگران از دست دادن محتوا نباشید اگر نمیخواید یا نمیتونید برای بهروزنامه هزینه کنید. ولی اگه میتونید با خرید اشتراک از من و بهروزنامه حمایت کنید، خوبه این کار رو بکنید!
قیمت اشتراک رو ماهی ۸ دلار (تقریبا معادل ۲ تا قهوه) یا سالی ۸۰ دلار (۲ ماه مجانی) در نظر گرفتم.
یه امکان founding member هم داره ساب استک، واسه خیلی طرفدارها و اهل حمایت‌ها و اینا که با سالی ۲۰۰ دلار (یا بیشتر اگه دوست داشتید) میتونید اشتراک بخرید.
اگر هم داخل ایران هستید و دوست دارید حمایت کنید و دسترسی به پرداخت ارزی ندارید، اول مرسی که میخواید حمایت کنید، بعد اینکه بهم روی اینستاگرام پیام بدید؛ براتون یه شماره حسابی چیزی میفرستم تا به یک (یا چند خیریه) در ایران کمک کنید… اینجوری بهتره.
بهترین کمک در کنار حمایت مالی هم که مثل همیشه، معرفی کردن بهروزنامه به دوستان‌تون هستش.
اگر هم کلا دوست ندارید حمایت کنید هم که هیچی دیگه. برید بخونید؛ امیدوارم لذت ببرید.
مثل همیشه، نظری، انتقادی، پیشنهادی چیزی داشتید یا کامنت بذارید، یا همین ایمیل رو ریپلای کنید؛ یا اینجاها میتونید پیدام کنید:
اینستاگرام | توییتر | بلواسکای | کلاب‌هاوس
ایلان ماسک یه مصاحبه با یه خبرنگار بی‌بی‌سی روی توییتر اسپیس داشته، یه طرف میگن سوالات رو درست جواب نداده، یه طرف میگن خبرنگار رو با جواب‌هاش داغون کرده… به نظرم، هر دو طرف یکم درست میگن، ولی ایلان سوالاتی که نمیخواد رو میپیچه و جواب نمیده. (منبع)
توییتر با برچسب (label) زدن روی اکانت‌های مختلف شر به پا کرده… اکانت اصلی بی‌بی‌سی رو برچست Government-Funded Media یا رسانه با بودجه دولتی زد، بعد از اعتراض بی‌بی‌سی نسبت به دقیق نبودن برچست، اون رو به Publicly-Funded Media یا رسانه با بودجی عمومی تغییر داد. (منبع)
NPR هم بعد از اینکه برچسب State-Affiliated Media یا رسانه وابسته به دولت گرفت، تصمیم گرفت با همه ۵۴ تا اکانتش از توییتر خدافظی کنه؛ با توجه به اینکه NPR یاNational Public Radio یک شرکت خصوصی و با تحریریه مستقل هستش. (منبع)
اگه دعواها و شر درست کردن‌های ایلان ماسک با توییتر به همین قسمت ختم میشد، خوب بود، ولی خب نمیشه! در ادامه راجع بهش بیشتر توضیح میدم.
ساب استک (پلتفرمی که میزبان بهروزنامه است)، یکی دو تا امکان جدید معرفی کرده تو این مدتی که ما تعطیل بودیم، که تو بخش اپ‌ها و سرویس‌ها (پایین‌تر تو همین پست) یکم راجع بهشون توضیح میدم، ولی یکی از اونها که اسمش Notes هستش و شباهت زیادی به توییتر داره و هفته پیش معرفی شد، باعث شد توییتر (و ایلان ماسک) برای یک روز، دسترسی به لینک‌ها و پست‌های ساب استک روی توییتر رو مختل کنن… روی لینک‌های ساب استک روی توییتر که کلیک میکردین، این اخطار رو میداد؛ توییت‌هایی که لینک ساب استک داشتن، لایک و ریتوییت نمیشدن و اینا (منبع)… در ضمن، توییت‌ها الان روی ساب استک embed نمیشن! خلاصه ظاهرا ایلان از این محصول جدید ساب استک خوشش نیومده بود (یا احساس نگرانی کرده بود!) و قضیه رو انداخت گردن استفاده ناصحیح ساب استک از API توییتر (منبع)…
کمپانی UMG یا Universal Music Group از اسپاتیفای و اپل موزیک و سایر سرویس‌های استریمینگ خواسته تا به بات‌هایی که برای تعلیم [و تربیت] الگوریتم‌های هوش مصنوعی استفاده میشن اجازه دسترسی به ملودی‌ها و یادگیری از موزیک‌های کپی رایت دار رو ندن. (منبع)
علی بابا (شرکت چینی، نه ایرانی) رقیب ChatGPT خودش رو به اسم Tongyi Qianwen معرفی کرده و قراره به زودی در محصولاتش از اون استفاده کنه (منبع)
راجع به چت جی‌پی‌تی امیدوارم بعدا وقت بشه توضیح بدم، ولی فعلا این ویدیو میلاد احرامپوش رو راجع بهش ببینید.
هفته پیش بلواسکای، شبکه اجتماعی جدید جک دورسی (از موسسان توییت) هم درهاش رو به روی تعداد زیادی از کاربران باز کرد (با کد اینتوایت به کاربران فعلی دادن).
اگه خواستید من رو اونجا بیابید: behrouz.bsky.social
بی فایده است.
جیمز دایسون، مخترع جاروبرقی‌های بدون کیسه دایسون هستش. جاروبرقی‌هاش عالی هستن (و به لطف دکس، بعد از روبوگل، جارو برقی رباتی‌مون، در لیست خرید!) اگر جارو برقی‌هاش رو ندیدید، شاید پنکه‌های بدون پره دایسون رو دیده باشید… خلاصه که محصولاتش خیلی باحال و عالیه… این جارو برقی در کنار کیفیت خوبی که داره، یکی از بهترین داستان‌های «هرگز تسلیم نشو» و «پشتکار» در تاریخ کسب و کار رو داره.
امروز، آقای جیمز دایسون، با تقریبا ۸ میلیارد دلار ارزش، از ثروتمندترین اشخاص بریتانیاست و خط تولید لوازم خانگی محبوبی مثل پنکه، سشوار، تصفیه کننده هوا و غیره رو داره (من اینا رو میدونم چون همه‌شون تو لیست خرید همسر هستن!) اما برای رسیدن به اینجا، داستان جاروبرقی بدون کیسه دایسون برای به بازار رسیدن در اوایل دهه ۹۰ میلادی، ۱۵ سال آزگار و ۵۱۲۷ نمونه (پروتوتایپ) طول کشیده.
تجربه
در سال ۲۰۱۴، جیمز دایسون راجع به تجربه‌اش برای The Globe & Mail نوشت:
شکست فقط بخشی از فرآیند است. ساختن اولین جاروبرقی بدون کیسه سیکلونی برای من ۱۵ سال و ۵۱۲۷ تلاش (برای ساخت نمونه اولیه یا پروتوتایپ - prototype) طول کشید. دروغ نمیگم، ناامید کننده بود و گاهی خونم رو به جوش میاورد، ولی در عین حال، هیجان انگیز و نیروبخش بود. چیزی که راجع به شکست مهمه اینه که ازش درس بگیرید.
مردم نه تنها از فکر شکست بهم میریزن، بلکه ما (آدما) جماعتی عجول و بی‌حوصله هم هستیم. ما موفقیت رو سریع میخوایم. پول سریع، یک شبه؛ میلیادر در نوجوانی؛ بیشترین بازگشت برای سرمایه.
بعضیا خوش شانس هستن و اینها رو به سرعت به دست میارن و در حالی که درگیرش هستن، تیتر خبرها میشن و همه راجع به اونها میشنویم. اما اونها یک گروه کمیاب هستن. طراحی چیزی که به خوبی کار میکنه نیاز به تفکر دقیق و نمونه سازی داره. زمان میبره. شاید بزرگترین چیزی که مانع از اختراعات ما میشه، بی صبری ما باشه.
اگر بخوام داستان دایسون رو در یک تصویر خلاصه کنم، این جواهر از جک بوچر (Jack Butcher) و Visualize Value بهترین نمونه است. بازدهی بیشتر تلاش‌های ارزشمند زمان میبره. اما وقتی جواب میده، حسابی جواب میده…
جک بوچر، که خودش در چند ماه اخیر، با پروژه ان‌اف‌تی Checks، حسابی رسانه‌ای شده و سر و صدا کرده. دلیل این که میخوام یکم از داستان چک‌ها (Checks) رو براتون بگم اینه که جک بوچر، خودش نمونه زنده تصویر «این بی فایده است.» که خودش خلق کرده….
داستان Checks
داستان از یه تفسیر هنری/فرهنگی از تیک آبی وریفاید شروع شد و در ادامه تبدیل به یه مجموعه NFT خیلی پرطرفدار و عجیب غریب در اینترنت تبدیل شد. با اینکه در یک سال اخیر، بازار و فضای کریپتو و NFT ها فراز و نشیب‌های زیادی داشتن، پروژه Checks جک، تبدیل به یک پروژه برجسته و غیرقابل پیش‌بینی شده.
قابل دسترسی برای همه: پروژه روی بلاکچین اتریوم به عنوان یک پروژه «نسخه باز» یا Open Edition راه اندازی شد؛ به این معنی که هر کسی با ۸ دلار (قیمت ماهیانه توییتر بلو در اون زمان که باهاش تیک آبی وریفاید میاد) میتونست یه دونه Checks بخره (در واقع، مینت کنه.) در نهایت، جک بیش از ۱۶ هزار قطعه از این اثر هنری رو فروخت. هر کدوم یک ماتریکس ۱۰ در ۸ از علامت معروف وریفاید هستن؛ همه هم شبیه هم…
یک پروژه زنده: جک تا الان بارها به دلایل و مناسبت‌های مختلف، تصویر مربوط این چک‌ها (چک‌ها همون علامت‌های وریفاید هستن، اگر تا الان واضح نبود) رو تغییر داده؛ علاوه بر اون، مکانیسمی طراحی کرده که عرضه چک‌ها رو کم و کمتر و اونها رو در نهایت به یک چک سیاه تبدیل کنید.
یک meme عالی: شبکه ۱۰ در ۸ چک‌ها، یک الگوی عالی برای ایجاد میم‌های جدید بود.
برای مثال، سه تصویر پایین، از چپ به راست: اولی یک چک اوریجیناله، دومی برداشت برند بادوایزر (Budweiser) از چک‌ها هستش و سمت راستی، کاریه که جک خودش برای جذب کمک‌های مردمی برای زلزله‌زده‌های زلزله اخیر در سوریه و ترکیه ساخته.
وقتی جک در یک آژانس تبلیغاتی در نیویورک کار میکرد، یکی از آرزوهاش این بود که «یک هنرمند» باشه و بتونه «هنرش رو بفروشه».
وقتی برای اولی بار این کار رو امتحان کرد، مجبور شد ۴۰۰ دلار به یه نمایشگاه دار بده و ۸۰۰ دلار برای چاپ کارهاش روی کانواس هزینه کنه. این سرمایه گذاری ۱۲۰۰ دلاری جک، بازگشتش فروش ۲ تا پوستر ۴۰ دلاری بود… هرجور حساب کنیم، خیلی سود ده نبوده ماجرا برای جک.
اگر قرار بود یه نقطه خوب برای «این بی فایده است» برای جک تعریف کنیم، این نمایشگاه اول خیلی گزینه خوبی میشد. ولی خب جک هم ول کن ماجرا نبود. بعد از ساختن برند Visualize Value و بدست آوردن کلی مخاطب آنلاین، همه کارها و زحمات جک باهم ترکیب شدن و Checks رو به یه موفقیت عظیم تبدیل کردن.
جک میگه این تصویر «این بی فایده است» محبوب‌ترین کارهاش هستش، با اختلاف چند ده برابری…
فکر میکنم حقیقتی رو منتقل میکنه که بسیاری از ما یا تجربه کرده‌ایم، یا امیدواریم برای ما وقتی در حال تلاش بدون نتیجه در چشم‌اندازش هستیم، اتفاق نیوفته…
یک داستان مشابه، ولی در یک سطح دیگه
یه نمونه دیگه از نمودارهای شبیه «این بی فایده است» جک میدونید چیه؟ ارزش خالص آقای وارن بافت (Warren Buffett) در سنین مختلف.
وارن بافت ۹۲ ساله که الان حدود ۱۰۹ میلیارد دلار ارزش داره، تقریبا ۱۰۸/۴ میلیارد دلار یا ۹۹/۵ درصد ارزشش رو بعد از ۵۰ سالگی بدست آورده!
مورگان هاوسل، در کتاب روانشناسی پول، درباره وارن بافت میگه «مهارت وی سرمایه گذاری است، اما راز اون زمان است.»
هاوسل بیشتر توضیح میده که
اگر میخواهید به عنوان یک سرمایه گذار بهتر عمل کنید، قدرتمندانه‌ترین حرکتی که میتونید بزنید اینکه که افق زمانی خودتون رو افزایش بدید. زمان قدرتمندترین نیروی سرمایه گذاری است. باعث میشه چیزهای کوچک، بزرگ بشن و اشتباهات بزرگ محو بشن. نمیتونه شانس و ریسک رو خنثی کنه، اما نتایج را به آنچه افراد سزاوار اون هستن نزدیکتر میکنه.
بهترین نتیجه‌ای که از این میشه گرفت، مالی نیست. نکته اصلی اینه که برای هر تلاش ارزشمندی [در راستای خلق ارزش] زمان، یه ضریب بسیار قویه. شما دارید یا دانش، یا شبکه، یا شهرت، یا مهارت و یا پول خودتون رو مرکب (compound) میکنید. اغلب اینها با هم رشد میکنن و بیشترین بازده، در اواخر این چرخه اتفاق میوفته — در صورتی که مانع مرکب شدن نشید.
یک هشدار
پیدا کردن اون «تلاش ارزشمند» هم خودش خیلی مهمه. باید بدونید که چی خلق ارزشه و چی وقت تلف کردن! بیشتر ما برای دور انداختن ۵۱۲۷ نمونه کار و ۱۵ سال وقت صرف کردن روی یه چیز ساخته نشدیم. گاهی وقتا در قبول شکست هم ارزش وجود داره (تقریبا معادل جلوی ضرر رو از هرجا بگیری فایده است، ولی خب نه دقیقا).
جیمز دایسون، یه پروژه خودروی الکتریکی هم داشت که بعد از ۶۰۰ میلیون دلار هزینه کردن براش، تعطیلش کرد… اینم میتونه اتفاق بیوفته.
اما وقتی اون «تلاش ارزشمند» پیدا کردی، اجازه بده ترکیب جادویی تلاش و زمان کارشون رو بکنن.
جیکوب ریس — Jacob Riis
شاعر و ژورنالیست دانمارکی-آمریکایی میگه
وقتی به نظر میرسه هیچی کمکی نمیکنه، میرم و به سنگبری نگاه میکنم که شاید صد ضربه به صخره‌ای کوبیده باشه، بدون اینکه شکافی توی اون ظاهر شده باشه. اما در صد و یکمین ضربه، اون صخره به دو نیم میشه و من این رو میدونم که اون ضربه‌ای نبوده که این کار رو کرده؛ بلکه تمام آن چیزی بوده که قبل از اون ضربه وارده شده…
سخن پایانی
وقتی داری سعی میکنی و یه صدایی تو وجودت میگه «این بی فایده است»، با پشت دست بزن تو دهنش و بگو «بازه زمانی رو بلندتر میکنم». تلاش هیچوقت بی فایده نیست.
درسته که بهروزنامه به دلیل «این بی فایده است» متوقف نشد، ولی ری استارت شدنش با اون پشت دستی که بالا گفتم خیلی ربط نبود.
چندتا نکته:
یک. من خودم از NFT های Checks دارم، ولی خب اینایی که گفتم نه financial advice هستن، نه ترغیب برای خرید یا تبلیغ یا چیزی… داستان بود، شما خواه پند گیر، خواه فلان؛ ولی من ر مسئول حرکات خویش قرار ندید.
دو. یه نکته دیگه این که، جک بوچر، خودش تو مصاحبه‌های مختلف میگه که کلا ساخت برند Visualize Value که بعد Checks و اینا از توش دراومد، الهام گرفته شده و بر اساس همون پادکست نوال راویکانت بوده که دارم تو مجموعه «چطوری ثروتمند بشیم، بدون اینکه خوش شانسی بیاریم» پستش میکنم… و قراره ادامه پیدا کنه!
سه. داستان جیمز دایسون رو هم میتونید از زبون خودش توی پادکست مورد علاقه من How I Built This بشنوید. اینجا
اترمیل (EtherMail) سرویس ایمیلی برای وب۳؛ این سرویس از آدرس [یا کلید عمومی] کیف‌پول شما به عنوان ایمیل استفاده میکنه. از طریق این لینک میتونید بهش دسترسی داشته باشید — بعد از اینکه ثبت‌نام کردید و با کیف پول‌تون امضا کردید، میتونید روی اپ‌های گوشی یا اپ‌های ایلمیلی دیگه اون رو ستاپ کنید و خیلی راحت ازش استفاده کنید.
ساب استک چند تا امکان جدید تو این مدت که نبودم اضافه کرده. گفتم یکم چند کلمه راجع بهشون توضیح بدم تا بریم تو کار استفاده ازشون:
Notes که خیلی مشابه توییتر هستش و روی وب یا اپ ساب استک میتونید ازش استفاده کنید. در واقع برای انتشار محتوای کوتاه‌تر هستش، به جای پست‌های بلند؛ مثل این
نکته نوت‌های ساب استک اینه که بر اساس نویسنده‌هاییه که دنبال میکنید، نه بر اساس خبرنامه‌ها؛ مثلا من که دوتا خبرنامه دارم (بهروزنامه و Pulse)، سابسکرایبرهای هردو نوت‌هام رو میبینن! (نمیشه فارسی و انگلیسی رو جدا کرد… امیدوارم رو اعصاب یه گروه نره ماجرا!)
Chat که یه سرویس که یه جوایی مثل کانال‌های تلگرامه؛ محتوای سریع میشه توش پست کرد و بر اساس خبرنامه‌هاست. فقط نویسنده خبرنامه میتونه توش محتوا پست کنه، ولی مشترکین خبرنامه میتونن روش کامنت بذارن… (من امروز تازه واسه بهروزنامه فعالش کردم… ببینم چطوری پیش میره. از اینجا میتونید بهش دسترسی داشته باشید!
Pledge هم یه امکان دیگه است که باهاش خواننده‌ها میتونن قبل از اینکه یه خبرنامه نسخه پولی داشته باشه، «قول بدن» که اگه نسخه پولی منتشر کرد، با خرید اشتراک ازش حمایت میکنن! [حمایت میکنید اگه نسخه پولی داشته باشیم؟ 🤔]
فعلا همینا رو داشته باشید؛ دارم آروم آروم برمیگردم.
علی حجوانی رو احتمالا با پادکست پنارت و اتاق «تازگی‌ها چی خوندی و چی شنیدی» در کلاب هاوس میشناسید. علی اخیرا یه کانال جدید به اسم
(این هم یکی دیگه از امکانات جدید ساب استک بود؛ تگ کردن نویسنده‌ها و خبرنامه‌ها روی ساب استک) رو شروع کرده که اگر باهاش آشنایی ندارید، بهتون پیشنهاد میکنم باهاش آشنا بشید. راجع به جامعه، فناوری، علم و سرگرمی مینویسه و ویدیو میسازه.خب اینم از شماره ۲۵. تموم شد.
من برگشتم؛ خیلی هم خوش برگشتم. اسمایلی فریدون زندی.
کنجکاو بمونید. تا شماره بعد؛
بهروز