چطوری ثروتمند بشیم، بدون اینکه خوش شانسی بیاریم — قسمت سیزده
بهترین محصولات معمولا در دسترس همه هستند
سلام، خوبید؟
رسیدیم به قسمت سیزدهم مجموعه «چطوری ثروتمند بشیم، بدون اینکه خوش شانسی بیاریم» برگرفته از رشته توییت و پادکست معروف نوال راویکانت. در قسمت قبل راجع به لِورِجهای مدرن گفتیم؛ امروز میخوایم راجع به لورجهایی که برابری طلبانه هستن حرف بزنیم؛ همون Egalitarian.
همه قسمتهای قبلی رو اینجا میتونید ببینید. اینم که قسمت قبل 👇
لورج در محصول، برابری طلبانه (Egalitarian) است!
واسه شروع بگم، میدونم اولش خیلی گُنگ به نظر میرسه، ولی بهتر میشه!
نوال میگه، بهترین محصولات، محصولاتی هستن که برای همه در دسترس هستن و لورج در محصول یک بازی با جمع مثبته (positive-sum game).
میگه: نیروی کار و سرمایه خیلی کمتر برابری طلب هستن؛ نه فقط در ورودیهاشون، بلکه در خروجیهاشون.
بیاید فرض کنیم که من به یه چیزی نیاز دارم که یه انسان دیگه باید اون رو فراهم کنه؛ مثلا نیاز به ماساژ دارم، یا میخوام یه نفر غذای من رو آماده کنه. هرچی عنصر انسانی در یک ارائه یک سرویس بیشتر باشه، اون سرویس کمتر برابری طلبانه است. جف بزوس احتمالا تعطیلات بسیار بهتری نسبت به بقیه آدما داره، چون انسانهای زیادی اطرافش هستن که هرچیزی که نیاز داره رو برآورده کنن.
اما اگه خروجی کد و رسانه نگاه کنید، جف بزوس نمیتونه فیلمها و برنامههای تلویزیونی بهتری از ما رو تماشا کنه؛ نمیتونه تجربه محاسباتی بهتری از بقیه داشته باشه؛ گوگل به اون یه حساب ویژه نمیده تا سرچهای بهتری از ما داشته باشه!
این ماهیت کد و خروجی رسانه است که یک محصول برای همه قابل دسترسیه. این به یک بازی با جمع مثبت تبدیل میشه که در اون اگر جف بزوس همون محصولی رو که هزار نفر دیگه استفاده میکنن، استفاده کنه، اون محصول بهتر از محصولی میشه که جف بزوس بخواد به تنهایی اون رو استفاده کنه.
کالاهایی که نماد وضعیت هستن، محدود به تعداد خاصی هستن
برعکس کد و رسانه، صحبتهای بخش قبل راجع به بسیاری محصولات دیگر درست نیست؛ مخصوصا محصولاتی که برای سیگنال دادن باشد (این سیگنال دادن و وضعیت نماد بودن، همون چُسی اومدن و کلاس گذاشتن خودمون میشه).
مثلا به خرید یه ساعت رولکس (Rolex) نگاه کنید. خرید ساعت رولکس ربطی نیاز شخص به دونستن زمان نداره. همهاش راجع به سیگنال دادنه؛ برای پز دادنه. برای اینه که شخص به یه «شخص با ساعت رولکس» تبدیل بشه. این یک بازی با جمع صفره (Zero-sum game).
اگه همه تو دنیا ساعت رولکس روی مچ دستشون باشه، اونایی که الان رولکس میخرن، دیگه نمیخوان رولکس بپوشن، چون دیگه رو رولکس مفهوم و سیگنال خاصی نداره. همگانی بودنش، سیگنال رو از بین میبره.
افراد ثروتمند مزیتی که در استفاده از محصولات این چنینی دارن، اینه که میتونن قیمت رو دوباره بکشن بالا تا دوباره فقط یه عده خاص بتونن اون رو داشته باشن و رولکس ارزش سیگنالدهندگی خودش رو دوباره داشته باشه.
بهترین محصولات معمولا طبقه متوسط رو هدف قرار میدن
اتوماتیک تو ذهنم این پلی شد: «ایران بر یک دسته است: متوسط». یادتونه؟ یا به سن شما نمیخوره؟
چیزی مثل تماشای نتفلیکس یا استفاده از گوگل و فیسبوک و یوتیوب یا حتی ماشینهای امروزی. افراد ثروتمند ماشینهای بهتری ندارن؛ ماشینهای عجیبتری دارن.
شما نمیتونید با سرعتی که برای یک لامبورگینی منطقی هستش (در شأن ایشون باشه) با یک لامبورگینی در خیابون رانندگی کنید! بنابراین، در واقع ماشین بدتری برای استفاده معمول و رانندگی در خیابون هستش. در خیابون، لامبورگینی فقط نقش یه کالای سیگنال دهنده رو داره. یه تسلا مدل ۳ یا یه تویوتا کرولا، به مراتب ماشین بهتریه!
تویوتا کرولای جدید واقعا ماشین خوبیه، اما از اونجایی که قابل دسترسی برای همه است [اینا رو نوال میگه، تو سال ۲۰۱۸ و راجع به ایران و پراید ۳۰۰ میلیونی هنوز اطلاعی نداره؛ شما به دل نگیرید]، هزینه فناوریهای اون، روی تعداد زیادی مشتری پخش شده و باعث شده قیمت برای مصرف کننده به شدت کاهش پیدا کنه.
به شکل مشابه، بهترین کالاها، معمولا در نقطه وسط برای طبقه متوسط قرار دارن و هدفشون طبقه متمول نیست.
به نفع شماست که از محصولی استفاده که کنید که بیشتر مردم از اون استفاده میکنن
چیزی که اینجا نوال داره بهش اشاره میکنه، اقتصاد یا مزیت مقیاس هستش. محصولات تکنولوژی یا رسانهای دارای چنان مزیتی در مقیاس هستن که واقعا شگفت انگیزه و شما میخواین از محصولی استفاده کنید که بیشتر مردم از اون استفاده میکنن. چیزی که بیشتر مردم ازش استفاده میکنن، معمولا بیشترین بودجه رو میگیره و از اونجایی که هزینه حاشیهای برای اضافه کردن کاربر دیگه وجود نداره، در نتیجه بودجه باعث بالا رفتن کیفیت میشه و باعث میشه شما بالاترین کیفیت رو دریافت کنید.
بهترین برنامههای تلویزیون، اون برنامههای عجیب و غریب نیستن که برای یه عده پولدار تولید شدن؛ اونهایی هستن که برای عده زیادی و با بودجههای بالا تولید شدن مثل Game of Thrones یا Breaking Bad یا Bird Box که بودجههای کلانی داشتن و هزینههای زیادی کردن تا کیفیت رو تضمین کنن.
آدمای پولدار، برای متفاوت بودن، مجبورن پرواز کنن برن ساندنس و بشینن فیلم مستند ببینن، فقط برای اینکه نشون بدن متفاوتن. حالا همون فیلم یا بهترش رو شما یکم بعد میتونید ببینید…
خلاصه اینکه امروز، ثروتمندان [بیشتر] پول خودشون رو صرف کالاهایی میکنن که برای سیگنال دادن هستن تا ثروتمند بودنشون رو نشون بدن و بعد اون رو به «مقام» تبدیل کنن؛ بجای اینکه واقعا اون کالا رو مصرف/استفاده کنن.
سرمایه و نیروی کار دارن بیشتر به سمت بی اجازه (مجوز) شدن میرن
نوال فکر میکنه که سرمایه و کار هم دارن بیشتر به سمت بی مجوز بودن میرن، یا حداقل بخاطر اینترنت، اجازهها پخش شده (متمرکز نیست). الان به جای نیروی کار، انجمنها (Communities) رو داریم، که یه نوع پراکنده و غیرمتمرکز از نیروی کاره. به عنوان مثال، مارک زاکربرگ، یک میلیارد (اون موقع، الان ۳-۴ میلیارد) نفر رو داره که دارن با استفاده از فیسبوک (و اینستاگرام و واتساپ) برای اون کار و درآمدزایی میکنن.
به جای جذب سرمایه از یه شخص ثروتمند، الان سرمایه گذاری جمعی (Crowdfunding) داریم. الان شما میتونین برای یک مشکل، یا یک بیزنس یا یه خیریه، به راحتی میلیونها دلار سرمایه جمع کنید؛ بدون نیاز به هیچ چیزی جز اینترنت!
سرمایه و نیروی کار دارن کمکم بی مجوز تر میشن. دیگه شما مجبور نیستید به روشها قدیمی پول و نیروی کار جمع کنید. میتونید از روشهای مدرن برای این کار استفاده کنید [که در قسمتهای بعد راجع بهش حرف میزنیم!]
این قسمت سیزدهم از مجموعه «چطوری ثروتمند بشیم، بدون اینکه خوش شانسی بیاریم» از نوال راویکانت بود. مرسی که میخونید و به اشتراک میذارید.
در قسمت بعدی با نوال میریم و راجع به مدلهای کسب و کار با لورج بالا حرف میزنیم.
دمتون گرم
تا قسمت بعد؛
بهروز
چرا قسمت بعدی را منتشر نمیکنید و اینکه کلا چند قسمت هست؟
درود و ارادت
بسیار عالی سپاسگزارم
پایدار و برقرار باشید