چطوری ثروتمند بشیم، بدون اینکه خوش شانسی بیاریم — قسمت ۲۳

در باب اونایی که میخوان یه‌شبه پولدارت کنن

سلام، خوبید؟

رسیدیم به قسمت ۲۳ مجموعه «چطوری ثروتمند بشیم، بدون اینکه خوش شانسی بیاریم» برگرفته از رشته توییت و پادکست معروف نوال راویکانت. در قسمت قبل راجع به اهمیت ندادن به نصیحت‌های بقیه و اهمیت سلامتی جسم و روح و روان حرف زدیم. این قسمت راجع به اینکه هیچ راهی برای یه‌شبه پولدار شدن وجود نداره و اونایی که دارن این راه رو نشون‌تون میدن، چطوری دارن گول‌تون میزنن.

همه قسمت‌های قبلی رو اینجا میتونید ببینید. اینم که قسمت قبل 👇

هیچ راهی برای «یه‌شبه پولدار شدن» وجود نداره.

«راه‌های پولدار شدن سریع»، فقط راهی برای ثروتمند شدن بقیه از طریق تو هستن.

نیوی میگه ما یه توییت رو رد کردیم چون میخواستیم همه توییت‌های مربوط به بلند مدت کار کردن رو کنار هم پوشش بدیم. توییت این بود:

هیچ راهی (طرحی) برای ثروتمند شدن سریع وجود نداره. این فقط یکی دیگه‌ست که داره از طریق تو پولدار میشه.

نوال: این برمیگرده به این واقعیت که [من معتقدم] جهان جای بهینه‌ایه. اگه راه آسونی برای ثروتمند شدن وجود داشت، تا الان همه ازش استفاده کرده بودن. آدم‌های زیادی هستن که ایده‌ها و نقشه‌هایی برای پول درآوردن بهت میفروشن. اما اونا همیشه داره یه دوره ۷۹ دلاری یا کتاب صوتی یا سمیناری چیزی بهت میفروشن.

که البته اشکالی هم نداره‌ها! همه باید پول دربیارن و خرج زندگی بدن. مردم باید درآمد داشته باشن. ممکنه واقعا نکات خوبی‌ هم برای ارائه داشته باشن.

واقعیت اینه که اگه دارن توصیه‌های کاربردی و با کیفیت ارائه میدن، قبول دارن و میگن که مسیر سخت و زمان‌بره، اون وقت خیلی هم واقع‌بینانه‌ست!

اما اگه دارن بهت یه نقشه برای سریع پولدار شدن میفروشن — چه کریپتو باشه، چه بیزنس آنلاین، چه سمینار و غیره — در واقع، اونا دارن از طریق تو پول درمیارن.

تو نقشه سریع پولدار شدن اونا هستی؛ نه خودت.

این خیلی مهمه.

ما تبلیغ نداریم، چون اعتبارمون از بین میره.

یکی از نکات این مجموعه توییت و پادکست اینه که توش تبلیغ نداره.

نوال میگه ما چیزی توش نمیفروشیم. بابتش پول هم نمیگیریم.

نه اینکه نخوایم پول بیشتری دربیاریم — همیشه خوبه که پول بیشتری دربیاری؛ اما ما داریم اینجا کار میکنیم. و این کار [تبلیغ داشتن] اعتبار کل ماجرا رو از بین میبره.

اگه بگم «من میدونم چطوری میشه ثروتمند شد و بعد اینو بهت بفروشم» اون وقت دیگه حرفام اعتباری نداره.

نوال میگه: وقتی جوون بودم، یکی از کتاب‌های مورد علاقه‌م در رابطه با این موضوع، «چگونه ثروتمند بشیم» بود از فلیکس دنیس، موسس مجله Maxim.

یه سری چیزای عجیب و غریب تو کتابش بود، ولی نکات خوب زیادی هم داشت.

هر وقت نوشته‌ای از اون یا باب پارسونز، موسس GoDaddy یا اندرو کارنگی میخونم — آدمایی که ثروتشون رو از روش‌های دیگه ساختن، نه از طریق آموزش «چگونه ثروتمند بشیم» — اون آدما اعتبار دارن؛ میشه بهشون اعتماد کرد.

اونا دنبال پول درآوردن از تو نیستن. اونا شاید دنبال جایگاه اجتماعی و مقام باشن یا خودخواهانه این کار رو بکنن — چون همیشه بالاخره باید یه انگیزه‌ای باشه دیگه — ولی حداقل اون انگیزه‌ها شفاف‌تر و صادقانه‌ترن. احتمالش کمتره دروغ بگن یا بخوان گولت بزنن.

هر بنیان‌گذاری باید به کارمنداش دروغ بگه

تا یه حدی، بنیان‌گذار هر شرکتی باید یه دروغ به کارمنداش بگه. باید قانع‌شون کنه که: «بهتره بیای اینجا برای من کار کنی تا اینکه بری مثل من و برای خودت و مستقل کار کنی.»

نوال میگه همیشه با این قضیه مشکل داشته.

تنها داره صادقانه برای انجام این کار، به نظر نوال، اینه که به کارآفرین‌هایی که استخدام میکنی بگی:

«تو قراره تو این شرکت روحیه کارآفرینی داشته باشی، و روزی که آماده‌ای برای شروع کسب و کار خودت، من ازت حمایت میکنم. هیچ‌وقت جلوت رو نمیگیرم. ولی اینجا میتونه جای خوبی باشه که یادبگیری چطوری یه تیم خوب بسازی، یه فرهنگ خوب ایجاد کنی، چطوری تناسب محصول و بازار رو پیدا کنی، و آدمای فوق‌العاده‌ای رو بشناسی تا بفهمی واقعا میخوای چیکار کنی. چون موقعیت شناسی، زمان‌بندی و تفکر دقیق برای شروع یه کسب و کار جدید خیلی مهمه.»

نوال میگه چیزی که هیچوقت نتونستم انجام بدم این بوده که تو چشم یه نفر نگاه کنم و بگم: «باید راس ساعت ۸ صبح پشت میز کارت باشی.» چون خودم هم قرار نیست اون ساعت پشت میزم باشم!

من آزادیم رو میخوام.

هیچوقت نتونستم بهشون بگم: «تو امروز مدیر این بخش هستی، فردا میتونی معاون کل شرکت باشی» و بذارمشون توی یه مسیر خشک و بی‌روح پیشرفت شغلی. چون خودم به اون مسیر اعتقاد ندارم.

کسی که درباره کسب ثروت نصیحت میکنه، باید پولش رو از جای دیگه‌ای درآورده باشه

اگه کسی داره درباره ثروتمند شدن بهت مشاوره میده و داره از اون مشاوره دادن پول درمیاره، باید ثروتش رو از یه جای دیگه درآورده باشه.

تو نمیخوای خوش هیکل شدن رو از یه آدم چاق یادبگیری؛
نمیخوای خوشحال بودن رو از یه آدم افسرده یادبگیری؛
به همین شکل، نمیخوای چطوری پولدار شدن رو از یه آدم فقیر یادبگیری؛
ولی نمیخوای این رو از کسی هم یادبگیری که پولش رو فقط داره از «آموزش ثروتمند شدن» درمیاره. چنین فردی، مشکوکه.

نیوی میگه: هر وقت دیدی کسی از طریق توصیه‌های یه «استاد موفقیت» پولدار شده، یادت باشه که در هر فرآیند تصادفی، اگه به اندازه کافی طولش بدی و آدم‌های کافی واردش بشن، در نهایت تمام خروجی‌های ممکن با احتمال غیر صفر اتفاق میوفتن.

نوال: تو اونجا با مقدار زیادی خطای تصادفی هم مواجهی. برای همینه که باید کاملا صحبت‌های روزنامه‌نگارهای اقتصادی و اقتصاددانان آکادمیک رو درباره شرکت‌های خصوصی نادیده بگیری.

نوال اسم نمیبره ولی میگه مثلا یه اقتصاددان معروف که بیت‌کوین رو میکوبیده یا یه ژورنالیست حوزه کسب و کار که به یه شرکت که تازه وارد بورس شده حمله میکنه، نماد این کار بیخود بودنه.

میگه اونا آدمایی هستن که هیچی نساختن و فقط «منتقد حرفه‌ای» هستن. چیزی از ساختن و پول درآوردن نمیدونن. فقط بلدن انتقاد کنن و از دیده شدن و بازدید گرفتن پول دربیارن.

نوال میگه: و تو با خوندن اونا، در واقع داری احمق‌تر میشی؛ [چون] داری نورون میسوزونی [و چیز بدرد بخوری از توش درنمیاد].

حرفه‌ای هم معنی با مهارت نیستا؛

حرفه‌ای یعنی کسی که در ازای کارش پول میگیره؛
عکاس حرفه‌ای ≠ عکاس با مهارت؛
عکاس حرفه‌ای = عکاسی که برای عکس گرفتن پول میگیره؛ ممکنه خوب و با مهارت باشه، ممکنه هم تخمی باشه.

— بهروز.

نوال میگه: بذار با یه نقل قول از نسیم طالب تمومش کنم: «اگه میخوای فیلسوف و پادشاه بشی، با پادشاه بودن شروع کن، نه با فیلسوف بودن.»

نیوی: خوشحالم که نسیم طالب رو آوردی وسط، چون میخواستم اینو با یادآوری اسم اولین کتابش تموم کنم: «فریب‌خورده از تصادف» یا Fooled by Randomness.

نوال: یکی از دلایلی که ما توی این پادکست کمی مبهم صحبت میکنیم اینه که میخوایم اصولی رو ارائه بدیم که جاودانه باشن؛ نه اینکه بیایم شماره‌های برنده قرعه‌کشی بخت‌آزمایی دیروز رو بهتون بدیم.

این قسمت ۲۳ از مجموعه «چطوری ثروتمند بشیم، بدون اینکه خوش شانسی بیاریم» از نوال راویکانت بود. مرسی که میخونید و به اشتراک میذارید.

قسمت بعد راجع به اینه که چطوری و چرا باید خودت رو تبدیل به محصول کنی…

دمتون گرم

تا قسمت بعد؛

بهروز