چطوری ثروتمند بشیم، بدون اینکه خوش شانسی بیاریم — قسمت ۲۲
اهمیت ندادن به نصیحتهای بقیه؛ و ذهنی آروم، بدنی سالم و خونهای پر از عشق
سلام، خوبید؟
رسیدیم به قسمت ۲۱ مجموعه «چطوری ثروتمند بشیم، بدون اینکه خوش شانسی بیاریم» برگرفته از رشته توییت و پادکست معروف نوال راویکانت. در قسمت قبل راجع به جوایز احمقانهی بازیهای احمقانه و رسیدن به چیزی که لیاقتش رو داریم حرف زدیم. این قسمت راجع به اهمیت نداشتن نصیحتهای بقیه حرف میزنیم؛ و البته سلامتی بدن و ذهن و خونهای سرشار از عشق.
همه قسمتهای قبلی رو اینجا میتونید ببینید. اینم که قسمت قبل 👇
چطوری ثروتمند بشیم، بدون اینکه خوش شانسی بیاریم — قسمت ۲۱
بازیها و جوایز احمقانه؛ و رسیدن به چیزی که لیاقتش رو داریم
به بیشتر نصیحتها اهمیت نده
اکثر توصیهها، مثل بلیتهای برنده لاتاری بقیه هستن!
بهترین کارآفرینها و بنیانگذارها، به حرف همه گوش میدن، ولی تصمیم نهایی رو خودشون میگیرن.
نیوی میگه: یکی از توییتهایی که در به این رشته توییت نرسید و در مراحل نهایی حذف شد این بود: «از افرادی که سریع پولدار شدن دوری کن. اونا فقط دارن شمارههای بلیت برنده لاتاریشون رو به تو میدن.»
نوال: این راجع به بیشتر نصیحتها صدق میکنه — برمیگرده به حرفهای اسکات آدامز: سیستمها، نه هدفها.
اگه از یه فرد موفق بپرسی چی براش جواب داده، اغلب میان دقیقا همون مجموعه کارایی که خودشون انجام دادن برات میگن — که ممکنه به هیچ دردت نخوره. انگار دارن فقط شماره بلیت برنده لاتاریشون رو برات میخونن…
درسته، یکم اغراقآمیزه، و میشه ازشون چیزایی یاد گرفت. اما نمیتونی شرایط و موقعیت (context) دقیق اونا رو بگیری و روی شرایط و وضعیت خودت اعمال کنی!
نوال میگه بهترین کارآفرینها و بنیانگذارهایی که میشناسه اونایی هستن که حرف همه رو میشنون و همهچیز رو میخونن؛ ولی آخرش همه رو به یهورشون میگیرن تصمیم خودشون رو میگیرن!
اونا برای خودشون یه مدل درونی دارن که تعیین میکنه چطوری چیزایی که میبینن، میشنون، میخونن و یادمیگیرن رو روی شرایط خودشون اعمال کنن. هیچ ترسی هم از نادیده گرفتن یه سری اطلاعات ندارن.
اگر از تعداد کافی آدم نظرسنجی کنی، احتمالا همه نصیحتها در نهایت همدیگرو خنثی میکنن.
نوال میگه تو باید دیدگاه شخصی خودت رو داشته باشی.
وقتی با اطلاعات جدید مواجه میشی، باید خیلی سریع تصمیم بگیری:
آیا این اطلاعات درستن؟ آیا در شرایط (context) دیگه همه درسته و جواب میده؟ آیا در شرایط من هم صدق میکنه؟
و بعد اینکه: آیا اصلا میخوام از این اطلاعات استفاده کنم یا نه؟!
تو باید بیشتر توصیهها و نصیحتها رو رد کنی.
اما نکته اینه که باید به اندازه کافی توصیه و نصیحت بشنوی و بخونی، تا بدونی چی رو باید رد کنی و چی رو بپذیری.
نوال میگه: حتی در همین پادکست هم باید همه چی رو بررسی کنی. اگر چیزی برات درست به نظر نمیرسه، بذارش کنار. اگر چیزای زیادی غیرواقعی به نظرت میرسه، کلا پاکش کن این پادکست رو.
راجع به بهروزنامه هم همینه؛ اگه به نظرت حرفا درست نیست و به نظرت غیرواقعی هستن، آنسابسکرایب کن؛ وقت خودت و من رو تلف نکن.
نصیحتها مثل یه مجموعه حکایت هستن که بعد از تجربه شخصی، میتونی بهشون رجوع کنی
نیوی: به نظرم خطرناکترین بخش گوش دادن به نصیحتها و توصیههای بقیه اینه که اون شخص که نصیحتت کرده، وقتی که اون نصیحت دیگه کاربرد نداره، معمولا پیشت نیست که اینو بهت بگه.
نوال میگه: «من در مقایسه با بیشتر مردم، نگاه متفاوتی به کاربرد نصیحت دارم. من اون رو به عنوان یه مجموعه مثل حکایت و ضربالمثلهایی میبینم که میتونم وقتی خودم تجربه مستقیم پیدا کردم، به اونا رجوع کنم و بگم: «آها! منظور فلانی این بود!»
نوال میگه میشه گفت ۹۰ درصد توییتهاش هم همینجوری هستن؛ ولی برای خودش؛ مثل یه نشونه است که وقتی دوباره تو شرایط مشابه قرار گرفت، اونا رو به خودش یادآوری کنه.
مثلا میگه: من همونیام که توییت کرده: «اگه نمیتونی کار کردن با یکی رو برای یک عمر متصور بشی، حتی یه روز هم باهاش کار نکن.» این باعث میشه وقتی بفهمم قراره با یکی بعد از مثلا ده سال دیگه نتونم کار کنم، باید شروع کنم و خودمو از اون رابطه بکشم بیرون؛ یا حداقل تلاش و سرمایهگذاریم برای اون رابطه رو کمتر کنم.
نوال میگه از توییتهاش برای فشردهسازی آموختههای خودش استفاده میکنه. فضای مغز محدوده؛ تعداد نورونها محدوده. میشه به اینها به چشم یه اشارهگر (نشونه یا pointer) یا ابزار یادآوری نگاه کنی که کمک میکنن اصول عمیقی رو که تجربهشون رو داری، به یاد بیاری.
اما اگه تجربه زیربنایی نداشته باشی، اون وقت فقط شبیه مجموعهای از نقلقولها میشن. باحالهها؛ شاید برای چند لحظهای هم الهامبخش و انگیزشی باشه. شاید بشه یه پوستر قشنگ ازش ساخت؛ ولی بعد فراموش میشه و میری سراغ یه چیز دیگه.
در واقع، اینا یه راه فشرده و خلاصه کردن هستن، برای اینکه چیزایی که بلدی رو به خودت یادآوری کنی.
ذهنی آروم، بدنی سالم و خونهای پر از عشق
وقتی ثروتمند شدی، میفهمی که اصلا دنبال پول نبودی
نیوی: آخرین توییت در رابطه با موضوع «کار برای بلند مدت» اینه: «وقتی بالاخره ثروتمند شدی، میفهمی که اون چیزی نیست که در اصل دنبالش بودی. ولی این یه بحثه واسه یه روز دیگه.»
نوال: این خودش یه موضوع که میشه ساعتها راجع بهش حرف زد. اول از همه، فکر میکنم این یه راه هوشمندانه برای پایاندادن به کل ماجرا بود باعث میشه یه گروه از آدما که میپرسن «اصلا ثروتمند شدن چه فایدهای داره؟» خلع سلاح بشن. خیلیها دوست دارن علیه ثروتاندوزی یا پول درآوردن ژست اخلاقی بگیرن.
و البته این جمله هم درسته که «بله، پول همه مشکلات مالی رو حل میکنه، اما تو رو به همهجا نمیرسونه.»
اولین چیزی که بعد از پولدار شدن میفهمی، اینه که همون آدم قبلی هستی.
اگه خوشحال بوده باشی، خوشحال میمونی.
اگه آدم ناراحتی بودی، همونطوری باقی میمونی.
اگه آروم، راضی و با خودت تو صلح بودی، بازم همون آدم باقی میمونی.
نوال میگه خیلی آدم پولدار میشناسه که از نظر جسمی اصلا سالم نیستن. خیلیهای دیگه رو میشناسه که زندگی و خانواده وحشتناکی دارن. خیلی از ثروتمندا هم درونی کاملا بههمریخته و داغون دارن.
ذهنی آروم، بدنی سالم و خونهای پر از عشق رو باید بدست بیاری — خریدنی نیستن.
نوال میگه: من به یه توییت دیگهام تکیه میکنم. وقتی بهش فکر میکنم، به نظرم توییت مورد علاقه خودمه.
لزوما عمیقترین توییتم نیست؛ مفیدترین هم نیست؛ حتی بهش زیاد هم فکر نمیکنم، ولی وقتی بهش نگاه میکنم، میبینم یه حقیقتی توشه که خیلی میشه باهاش همزاد پنداری کرد. اون توییت اینه:
«بدنی سالم، ذهنی آروم، خونهای پر از عشق — اینا رو نمیشه خرید؛ باید بدستشون بیاری.»
حتی اگر تمام پولهای دنیا رو داشته باشی، نمیتونی این سه چیز رو بخری.
جف بزوس هم باید ورزش کنه. باید خودش روی مشکلات ازواجش کار کنه. وضعیت درونی و ذهنش فقط تحت کنترل و تاثیر اتفاقات بیرونی نیست؛ وضعیتش به اینکه درونش چقدر با خودش در صلحه و آرومه هم بستگی داره.
نوال میگه: سه چیز — سلامتی، سلامت ذهنی و روابط نزدیک — چیزایی هستن که باید پرورش داده بشن.
و اینا چیزایی هستن که میتونن برات خیلی بیشتر از هر مقدار پولی، آرامش و خوشحالی بیارن.
توصیههای کاربردی برای داشتن آرامش ذهنی
نوال میگه این که چطور به اونجا [آرامش ذهنی] برسی، خودش یه مجموعه توییته با بیش از صد توییت که داره روش کار میکنه.
نوال: خیلی سخته که چیزی در این مورد بگی و از پنجاه جهت مورد حمله قرار نگیری — مخصوصا این روزها تو توییتر. برای همین تا حالا دست نگه داشتم. میخوام هدفم افرادی خاص باشن.
یه عده هستن که باور ندارن که کار کردن روی وضعیت درونی، اصلا فایدهای داره. خیلی روی بیرون متمرکز هستن. اشکالی هم نداره. اونها همون مخاطب مجموعه توییت «چطوری ثروتمند بشیم» هستن.
از طرف دیگه، یه عده هستن که فقط به رهایی کامل و نهایی اعتقاد دارن؛ مثل اینکه بخوای تبدیل به بودا بشی! اونا هرچیزی وسط این دوتا رو بیفایده میدونن و بهش حمله میکنن. البته این هم اشکالی نداره. ولی بیشتر مردم، یه ته این طیف نیستن.
نوال میگه میخواد یه مجموعه توییت منتشر کنه که متمرکز روی توصیههای کاربردی [برای آرامش ذهنی] برای افراد معمولیه؛ و دوباره مثل همین مجموعه، بیشتر نشونههایی به چیزایی که قبلا تجربهشون کردی؛ و میتونن کمکم تبدیل به بینشی بشن که به آروم شدن ذهنت کمک میکنه.
و البته میگه یه بخش بزرگ دیگه ماجرا هم که سلامتیه، ولی خب اون متخصصش نیست و باید برید دنبال یه متخصص خوب تو اون زمینه بگردید و ازش یاد بگیرید!
خیلی از طلاقها بخاطر پول و خیلی از درگیریها بخاطر خشم درونی هستن
نوال میگه: من فکر میکنم داشتن یه خونه پر از عشق و روابط خوب، بهطور طبیعی از اون دوتای دیگه ناشی میشه. اگه ذهن آرومی داشته باشی و قبلا پولت رو درآورده باشی، باید روابط خوبی هم داشته باشی. هیچ دلیلی وجود نداره که نداشته باشی.
خیلی از طلاقها بخاطر پول اتفاق میوفته؛ متاسفانه این واقعیته. وقتی پول داشته باشی، اون بخش از مشکل حذف میشه.
خیلی از درگیریهای بیرونی بخاطر آشفتگیهای درونیه؛ وقتی درونت در آرامش باشه، کمتر وارد درگیریهای بیرونی میشی. با بقیه مهربونتر میشی، بدون اینکه چیزی در عوضش بخوای. و همین باعث میشه روابط بیرونیات هم خودشون بهتر و درست بشن.
نیوی میگه: پس خلاصه اینکه: پول مشکلات مالی رو حل میکنه. پول بهت آزادی در دنیای مادی میده. و پول باعث میشه کارایی که نمیخوای انجام بدی رو مجبور نباشی انجام بدی.
نوال:
دقیقا؛ هدف نهایی پول اینه که مجبور نباشی در زمان و مکان مشخص، کاری رو انجام بدی که نمیخوای انجامش بدی.
و خب این میتونه به آرامش و شاد بودنت خیلی کمک کنه!
این قسمت ۲۲ از مجموعه «چطوری ثروتمند بشیم، بدون اینکه خوش شانسی بیاریم» از نوال راویکانت بود. مرسی که میخونید و به اشتراک میذارید.
قسمت بعد راجع به اینه: راهی برای «زود، تند، سریع و یکشبه پولدار شدن…»
دمتون گرم
تا قسمت بعد؛
بهروز